سلام خدمت همه همکلاسی های عزیز شعری رو که در ادامه آوردم  روایت گر گوشه ای از خاطرات مان تا ترم 3 است البته قصد داشتم تکمیل کنمش ولی فرصت نشد میخواستم تو جشن فارغالتحصیلی بخونمش ولی گم کرده بودمش حالا که پیدا شد براتون میذارمش.

سلام بر دوستان جمع آی تی

در این دانشکدهء در پیتی

دلم خواهد بگویم هر چه دانم

از این نامهربانی ها من چه نالم!

که در سال هزاروسیصدوهشتادوچار

دو تا از مسئولان بودند بیکار

بگفتند تابسازیم ما یه رشته

که از آن جمع کنیم مقداری بودجه

که شاید هم توانستیم سالی

بدر آریم درآمد های مالی

به فکر توسعه بودند آنها

ولی در خود ونه در دانشگاه

یه طرح توسعه دادند درشب

که بردارند وبگریزند در شب

چو در آن سال تصویب شد این طرح

گرفتند سی دانشجو در همین طرح

به سال اولی آنها برستند

زاستاد تخصصی بجستند

ولی بعد از دو سه تایی تجمع

بگفتند ما بخوردیم از اول گُه

بدادیم ما دو سه تایی نامه

به مسئول همین وزیرخانه

که شاید هم کمی دلسوز گشتند

ولی آنها نیز دیدند و رفتند

که ما تا شما رو سازیم راضی

زسال بعد می گیریم پروازی

به اول تا کنند ما رو راضی

بیاوردند از ادبیات، نوکارزی

ولی هیچ کس نبود از او راضی

که می کرد خیلی دست و پا درازی

بگفتا "آی تی" مگر چیست حالا

گرفته اید خود را دست بالا

کتابداری و آی تی هردوند یک چیز

ولیکن فرق دارند در دو سه ریز

من از 20 سال پیش در بحث بودم

از آن اول که در این درس بودم

همش می گفت این مرد دانا

به چه شوری ببن ای دوست حالا

که من ، من ، من کتابدارم کتابدار

همین حالا بدارم من دو سه کار

شما ها باید این را خوب بدانید

که از فردا همه کتّآبدارید

ولی نه مثل ما بدبخت بیچاره

کارتان را آسان کند رایانه

بخوانید روح انیاک یک فاتحه

که کار ما ها رو داد او توسعه

یکی پیدا نشد گوید که  او را

که چند سال درس خوانده ای تا به حالا

مگر آی تی  چه دخلی به تو دارد ای کتابدار

برو در مخزن و ما را نگیر کار

کمی هم داشت راستی او کمردرد

همین استاد بد پردرد و بیدرد

بگفتیم این قصه را به احمدی

که شاید باشد او دلجوی دردی

بگفتا این چنین استاد خوشکار

که هم است او کتابدار هم کتاب  دار

بباشد گر کار او هم این چنین

بباید من بیارم استاد از چین

بگفتیم ما نخواهیم استاد از چین

برهان دیگران را از دست این

سرتان را نیارم من دگر درد

از این استاد بد پردرد و بیدرد

چنان کردیم با این نوکارزی

که تا ابد نکند دست درازی

از آن ترم هم به بعد او را ندیدیم

همان یک ترم، جام زهر سر کشیدیم