اینجا بافق....
خلاصه این بهانه ای شد برای بچه های بیرجند که اگر مسئولانشون بخوان میتونند توی این دنیا بهتر زندگی کنند. جالبه بدونید که آب قبلی بافق که درجه سختی اون 1400 بود رو من بر آب بیرجند با اونهمه املاحش ترجیح میدادم.. حالا ببینید درجه سختی آب بیرجند چنده!!
در ضمن خرما ها هم رسیده. جاتون خیلی خالیه. منتظرم ماه رمضون تموم بشه برم بالای درخت خرما و خرمای ناب بخورم. توی بافق اول پسته ها می رسه بعدش انگور و بعدش خرما و بعد از اون انار..!
ما هر چهار تاش رو داریم ولی خرما و پسته رو تو باغمون داریم.
در مورد عکس ها هم از راست به چپ:
روبروی هتل کشتی بافق(که از خود هتل عکسی ندارم)- دریاچه آهنشهر-
بادگیر-خانه سنتی بافق-سنگ آهن بافق-راه آهن بافق-منظره ای از کوه های
بافق-ریگزار بافق- یوز(نه یوزپلنگ..!) ایرانی-شتر.!-امامزاده عبدالله بافق(برادر امام رضا)_ گنبد امام زاده-انار-پسته-خرما
خلاصه (باز هم خلاصه) جاتون خالیه بچه ها..
خوشحال میشیم شهرتون رو با عکس هایی که تو وبلاگ میذارید ببینیم..
شنیدن کی بود مانند دیدن..
خدا به همراتون باشه.. نماز روزه هاتون هم قبول..
(ادامه مطلب رو به در خواست علی جونم گذاشتم..برو حالشو ببر علی.. از آرمین جونم خبری ندارید؟؟)