محرم

کربلا را دل تنگم...
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانه ی خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد.
یاعلی مدد
فرارسیدن ایام سوگواری محرم رو به همه دوستان تسلیت عرض می کنم. شعر بسیار زیبایی که از نظرتان گذشت شعری است از آقای سید حمید رضا برقعی . ایشان در چند کنگره شعر مقام اول را کسب کرده و مدتی هم دبیر انجمن شعر قم بوده است . دو سال طلبگی خوانده و حالا یک سالی است که دانشجوی رشته ادبیات است.
در انتها هم از همه دوستان در این ماه عزیز التماس دعا دارم.
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۱ ساعت 3:55 PM توسط وحید ذوالفقاری
|